مثلث یادگیری
“سوالات کنکور مفهومی هستند” یعنی چی؟؟؟
این متن برای همه دانش آموزان به خصوص دانش آموزانی که برای آزمون های ورودی دبیرستان ها و دانشگاه آماده می شوند بسیار مهم و عمل به آن حیاتی است.
حتما این جمله را بسیار شنیده اید که برای موفقیت در کنکور یا آزمون های رقابتی دیگر، باید مطالب را مفهومی فراگرفت و سوالات مفهومی هستند. حال دو سوال برای ما پیش می آید که سوالات مفهومی چه نوع سوالاتی هستند و یادگیری مفهومی چه ویژگی هایی دارد؟
سوالات مفهومی:
سوالاتی هستند که ممکن است در ظاهر تشابهی به سوالات کتاب های درسی که در واقع منابع کنکور هستند نداشته باشد اما در باطن شاکله یکسانی با مباحث و سوالات کتاب درسی دارند و تنها افرادی که به صورت عمیق مطالب کتاب درسی را فراگرفته اند از حل کردن آن برمی آیند. به عبارتی می توان گفت که سوالات مفهومی شباهت ظاهری زیادی با سوالات کتاب درسی ندارند و اگر شخصی تمام سوالات کتاب درسی را حل کرده باشد، باز هم تضمینی برای او در مورد پاسخگویی به سوالات مفهومی کنکور وجود ندارد. خب راه حل چیست؟ راه حل این هست که باید به بینش عمیقی نسبت به مطالب کتاب درسی برسیم و در عین حال از قوه محاسباتی خوبی برخوردار باشیم تا طراح سوال نتواند با پیچاندن مطلب از نظر کلامی و محاسباتی ما را در حل سوال کیش و مات کند. اما چگونه؟
چگونه به بینش عمیق تری برسیم؟
برای یادگیری مفهومی و عمیق باید سه راس مثلث یادگیری را به خوبی به تکمیل کرد تا پس از آن، یادگیری عمیق و مفهومی ما حاصل شود. حتما به سه راس این مثلث بارها فکر کرده اید، اما این مرتبه بایستی با تامل بیشتر به آن بنگرید و متوجه شوید برای این که یادگیری مفهومی اتفاق بیافتد وقت مناسبی را باید صرف آموزش، تکرار و مهم تر از همه تفکر به موضوع کرد.
دریافت دانش به عنوان اولین مرحله یادگیری مراحل گوناگونی دارد. صرف شرکت در یک کلاس درس ممکن است دانش کافی دریافت نشود و همانطور که به صورت مفصل در مقاله سبک یادگیری نیز به آن اشاره شد، بعضی افراد نیاز دارند که متنی را حتما بخوانند یا آن مطلب را بلند بلند تکرار کنند تا دریافت دانش، صورت پذیرد.
مرحله دوم یادگیری تفکر کردن است و البته تفکر باید در حین فراگیری دانش و تکرار و تمرین استمرار یابد. بنظر شما فکر کردن به یک موضوع درسی به چه شکل است؟ چه لزومی دارد؟ و چه روش هایی برای انجام آن در دروس مختلف وجود دارد؟
همین که از خود بپرسیم چرا نویسنده این مطلب را بیان کرده یا این فرمول از کجا به دست آمده و یا تصور کنیم که این فرمول فیزیک چه ارتباطی با پدیده واقعی آن دارد، و یا اینکه اتفاقات و دلایل یک مکانیزم زیستی را در بدن تصور کنیم و تصویر سازی کنیم، همه می توانند مراحلی از تفکر ما باشند. گاهی اوقات نیز فکرکردن به این مورد که موضوع موردنظر چه کاربردی در عمل و طبیعت دارد و خلاصه زیر ذره بین بردن مباحث کمک شایانی به درک عمیق مطالب می کند. در دروسی که محاسبات زیادی دارند تفکر می تواند شامل پرداختن به محاسبات ذهنی و سرانگشتی و تطابق دادن مطالب آموزشی جدید با مطالبی که از قبل در ذهن ما بوده است باشد و طبقه بندی کردن و مرتب کردن ذهن نیز از اهمیت بالایی در هنگام تفکر برخوردار است و بسیار سودمند است.
تمرین و تکرار نیز جز مراحلی است که به کمک آن سوالات مفهومی و کلک های طراحان سوال برای ما واضح تر می شود و به کمک آن محاسبات و تصویرسازی و خوگرفتن با مطلب و سریع شدن در حل و تحلیل سوال برای ما اتفاق می افتد و اتفاقا نیازمند گذاشتن وقت مناسبی از جانب ماست.
با جمعبندی موضوعات بالا مشخص می شود که یادگیری عمیق و مفهومی ملزوم گذاشتن وقت کافی و مناسب جهت دریافت دانش با توجه به سبک یادگیریمان، تفکر در مورد مبحث در هنگام دریافت دانش و تکرار آن و همچنین تکرار و تمرین مباحث می باشد.